نقد بر شکاکان پته خزانه

داکتر مطهر
نقد بر شکاکان پته خزانه

دیود نیل مکنزی (David Neil MacKenzie) زبانشناس برطانوی در سال ١٩٢٦ میلادی تولد شده و در سالهای ٤٦-١٩٤٥ در ارتش برطانوی در هندوستان ایفای وظیفه مینمود. وی درآن سالها در استان صوبهٔ سرحد هندوستان گماشته شده بود و اغلباً درین دوران زبان پښتو را آموخته بود. چند دهه بعد پارچه های اشعار خوشحال خان ختک را بزبان انگلیسی ترجمه و نشر کرده بود.

مکنزی در مقاله تحت عنوان ”توسعه رسم الخط پشتو“ در سال ١٩٨٨م در کتاب ”زبانهای آسیای مرکزی“ شکل رسم الخط زبان پښتو را بیان مینماید. در قسمت آخر مقاله وی مینویسد: ”بیش از چهل سال است که پته خزانه در افغانستان محبوبیت پیدا کرده است و ادعا اینست که این کتاب تذکره شعرای پښتو میباشد که در قندهار در سال ١١٤٢ﮬ/ ١٧٢٩م تالیف گردیده است… در بین پښتو زبانها قلندر مومند نقاد مشهور این کتاب بشمار میرود… قلندر مومند به بسا اغلاط و سهو های زمانی (anachronisms) درین کتاب اشاره نموده است که از جمله استعمال حروف (ځ) و (ڼ) در سراسر کتاب است و گفته است که باید یاد آوری نمود که این حروف چند سال قبل از ”کشف نمودن“ پته خزانه در افغانستان معرفی شده بود…و این دو حرف قبل از سال ۱۹۳۵م هرگز به طور هم زمان در هیچ نسخه خطی پیدا نشده‌ است. برای اینکه قصه را کوتاه نمایم، هیچ شکی نیست که نسخه خطی بی نظیر پته خزانه که به سال ١٨٨٦م تعلق دارد و در ١٩٧٥ عکس آن نشر گردیده با تمام محتویات آن کاملاً جعلی است و امکان دارد که در حدود ١٩٤٠ جعل گردیده باشد…“

متن نسخه خطی پته خزانه که بسال ١٣٠٣ هجری (۱۸۸۶ م) استنتاخ شده در آرشیف ملی افغانستان موجود است. کاتب پته خزانه در آخر کتاب بزبان دری (فارسی) چنین مینگارد. ”این کتاب را احقر الناس محمد عباس قوم کاسی در شهر کویته بلوچستان خاص از برای عالیجاه تجارت نشان حاجی محمد اکبر قوم هوتکی قلمی کرد سنه (١٣٠٣) هجری باستعجال تمام قلمی شد.“

این نسخه خطی پته خزانه در شهر کویته تحریر گردیده و با طرز نوشتن الفبای پشتو در چوکات رسمی افغانستان هیچ ارتباطی ندارد. ادعای قلندرمومند اینست حرف (ځ) با همزه بر سر (ح) در زمان کتابت پته خزانه مروج نبود. این تعبیر قلندر مومند یک ادعای بی بنیاد و بی اساس است. وی تاکید میکند که این شکل نوشتن (ځ) ایجاد محمد گل خان مومند است که در سال ١٩٣٦ مروج شده بنابرین پته خزانه کتاب جدید بوده و در سال ١٨٨٦م استنتاخ نشده است.

در مقالهٔ به عنوان ”د (ځ) توری پس منظر“ نویسنده برجسته پشتو محمد معصوم هوتک مینگارد که نوشتن (ځ) به طرز مروجهٔ امروزی ایجاد محمد گل خان نمیباشد و اسنادی موجود است که بیست سال قبل از تولد محمد گل خان (ځ) به همین شکل فعلی اش نوشته میشد. معصوم هوتک مینگارد که در کتاب

”لغات افغانی“ که قبل از ١٩٣٦م تمام شده (ځ) به همین شکل کنونی نوشته شده است، همچنین در دیوان اختر محمد که بسال ١٩٣٢م در لاهور چاپ شده (ځ) به همین شکل نوشته شده و آشکار میسازد که نوشتن (ځ) با همزه ایجاد محمد گل نبوده است طوریکه قلندر مومند و مکنزی ادعا نموده اند. همچنین در

”نصاب افغانی“ که به قلم محمد اسماعیل بسال ١٨٦٦م نوشته شده شکل (ځ) مانند شکل مروجهٔ امروزی میباشد.

منشی کریم بخش کتاب کوچکی را بسال ١٣٠٦ هجری (١٨٨٩ میلادی) برای اردو زبانان تآلیف نموده تا آنها پشتو بیاموزند. در یک شعر اردو تحت عنوان، ”باب اول در اشکال حروف و رسم الخط“، نویسنده کتاب حروف خاص پشتو را تشریح میکند و در حاشیه طرز نوشتن این حروف را در کلمات استعمال کرده است.

١. بر سر (ح) عربی سه نقطه گذاشته میشود و بشکل (څ) می نویسند. (څومره، څرنگه، څوک)

٢. بر سر (ح) عربی همزه گذاشته میشود و بشکل (ځ) می نویسند. (ځمونږ، ځای)

٣. بر (ر) عربی بالا و پایین نقطه گذاشته میشود و بشکل (ږ) می نویسند. (میږی)

٤. بر (س) عربی بالا و پایین نقطه گذاشته میشود و بشکل (ښ) می نویسند. (ښایسته، لښکر)

٥. تحت (ت) یک حلقه گذاشته میشود و بشکل (ټ) می نویسند. (ټکول، لټول)

 ٦. تحت (ر) عربی یک حقله گذاشته میشود و بشکل (ړ) می نویسند. (بړبړ، لوړ)

با ملاحظه شواهد بالا ادعای مکنزی نه تنها کاملاً غلط بلکه دور از روش زبانشناسی میباشد. مکنزی بدون اینکه برین مسئله تحقیق و تجسس نماید به این نتیجه خبط آمیز خویش رسیده است. بر علاوه مکنزی لهجات مختلف پشتو و فرق گسترده لهجات بین پشتو زبانان شرقی و جنوب غربی پشتونخوا را مد نظر نه گرفته است و اینطور معلوم می شود که این پدیده ذهن وی را مغشوش ساخته است.

شکاکی عمده دیگر قلندر مومند که به آن مکنزی اشاره نموده موضوع سهو زمانی میباشد. وی ادعا دارد که در شعر ښکارندوی که در پته خزانه آمده و در زمان سلطان شهاب الدین محمد سام شنسبانی غوری در قرن سیزدهم میلادی نوشته شده نام اټک تحریر گردیده است. ښکارندوی می نویسد: ”په هر کال اټک د ده ښه راغلي کاندی“ قلندر ادعا دارد درآن زمان هیچ اثر تاریخی موجود نیست که ذکر کلمه اټک را کرده باشد چون این نام را جلال الدین اکبر در سال ٩٨٩ﮬ، ١٥٨١م در وقت بنای یک قلعه نزدیک دریای سند استعمال کرده است

شاعر و دانشور زبان پشتو همیش خلیل در کتاب تول پارسنگ صحفه ٣٠٧ مینویسد: ”اټک از کلمه هندی (اټکا) یعنی استاده مشتق گردیده و قدامت این کلمه را از زمان آریایی تا امروز یاد اوری مینماید. همچنان روایت دیگر کلمه اټک را مشاهده مینمایم در کتاب نقشه تاریخی آسیا جنوبی

(A Historical Atlas of South Asia) جوزف شوارتزبرک (Joseph Schwartzberg) که به نام اټکا (Ataka) در نقشه اول هندوستان اشاره مینماید. همچنین در نقشه دوره غوریان بنام هندوستان شمالی و حوزه های مجاور در دوران غوریان و مملوک ١١٧٩-١٢٩٠م اټکا بشکل اټک آمده است.

(North India and Adjacent Areas in the Time of the Ghorids and Mamluks 1179-1290)

نظر به اسناد بالا چنین استدلال میشود که قلندر مومند یک شاعر بوده که از وقایع تاریخی آگاهی زیادی نداشته است. بدین لحاظ او به عمق و جذابیت اشعار پشتوی پته خزانه حسرت برده و حسادت نشان داده است و آنرا جعلی خوانده است.

برعلاوه همیش خلیل درمقاله تحت عنوان ”انکرانیزم“ که در شماره دوم مجله شمشاد بسال ١٩٩٦م نشر گردیده مینگارد که این اعتراض هیچ بنیاد علمی یا تاریخی ندارد چون علاقۀ بنام اټک در زمان وفات شیر شاه سوری (٩٥٢ﮬ، ١٥٤٥م) در دوران سلیم شاه، پسر شیر شاه، وجود داشت. در ترجمه اردو منتخب التواریخ ص ٢٧٧ که در سال ١٥٩٥م تکمیل گردیده آمده که: ”بعد ازین واقعات زمانیکه سلیم شاه به دهلی رسید خبر شد که همایون به اراده حمله بر هندوستان به اټک رسیده است.“ ازین اقتباس آشکار میگردد که به نام اتک یک علاقه یا شهری بیش از ٣٧ سال قبل از نام گذاری قلعه اتک توسط اکبر پادشاه وجود داشته و این نام تاریخی ادعای سهو زمانی قلندر مومند را نقض میکند.

عبدالکریم بریالی موضوع جدید بودن پته خزانه را در مقاله ”په پټه خزانه د جدیدیت الزام او د هغه تحلیل“ که در شماره دوم مجلهٔ شمشاد چاپ شده به تفصیل برسی نموده است. وی به این نتیجه میرسد که قلندر مومند طرز نوشتن صد سال قبل پته خزانه، ادب و لهجات زبان پشتو را، که کم و بیش یک هزار سال قدامدت دارد، در چوکات یک لهجهٔ زبان که امروز مروج است آورده است، و برای اینکه موقف خویش را اثبات کند بیهوده به منفی بافی پرداخته است، ولی درین کار خویش نتوانسته کدام نتیجۀ مثبت بدست آورد.

ناگفته نماند که طرز نوشتن حروف در مناطق مختلف پښتونخوا از هم فرق دارد، بطور مثال حرف (ړ) را بعضی نویسندگان پښتو صوبه سرحد بشکل (ڑ) مینوشتند. این امر معنی آنرا ندارد تا در همه جای های پښتونخوا یک حرف یکسان نوشته شود. استعمال حروف و طرز نوشتن مناطق شرقی و غربی پښتونخوا، طوریکه در محاوره از هم فرق دارد طرز نوشتن آن هم، مخصوصاً آن حروفی که در عربی وجود ندارد، و حروف خاص پښتو است از هم تفاوت داشته است. در شماره ١٢ سال ١٩٣٣م جریده اصلاح چند شعر پښتو گنجانیده شده است. درین اشعار (موږ یعنی ما) در تمام جریده بشکل (مونگ) نوشته شده و زمین (مځکه) بشکل (مژکه) آمده که این رسم الخط دران زمان در قسمت های شرقی افغانستان یعنی ننگرهار، لغمان و کنړ مروج بوده است و این معنی آن را نمیدهد که یک نسخه خطی که در قندهار یا هلمند نوشته شده باشد باید شباهت در رسم الخط با لهجهٔ شرقی داشته باشد. مناطق جنوب غرب افغانستان لهجه و طرز نوشتن خط مخصوص خویش را داشتند و کتب و مکتوباتی که درین مناطق نوشته شده از اسناد قسمت های شرقی در رسم الخط پشتو تفاوت دارد. پته خزانه در قندهار با لهجه و رسم الخط قندهاری نوشته شده است. 

باید تاکید کرد که مکنزی به اسناد دیگر پشتو توجه نکرده و هم با مردم مناطق جنوب غربی افغانستان اغلباً تماس نداشته به نتیجه گیری بی اساس و یک طرفه خود رسیده است و بدون کدام سند یا مدرک ادعا جعل کاری پته خزانه را بمیان آورده است. اینکه یک زبان شناس مانند مکنزی اینگونه ادعای غیر علمی و بی اساس را کرده است غیر قابل قبول است.

حالا بر میگردیم به این موضوع که چه باعث این شده که مکنزی، که توسط مطبوعات انگلستان افضل العلمای زبانشناسی پنداشته شده، اینگونه ادعای غیر علمی را در مورد پته خزانه وارد کند. درین مورد دو احتمال وجود دارد. اول اینکه مکنزی تحت اثر قلندر مومند رفته و مانند مرید وی هر چه که آن نویسنده و شاعر پشتو که به خود پرستی تام شهرت داشت گفته آنر قبول نموده بدون اینکه چهار بر موضوع را خودش منحیث یک دانشمند بررسی نماید نتیجه گیری کرده است. بر علاوه ازین اینطور به نظر میرسد که این اعلم علمای انگلیس شیوه استعماری کهن انگلیس را فراموش نکرده و بدون بعهده گرفتن یک برسی علمی این کتاب را یک اثر ”کاملاً جعلی با تمام محتویات آن دانسته است.“

سوال دوم درینجاست که آیا این زبان شناس پته خزانه را خوانده است یا نه؟ برای اینکه یک شخص عمق پته خزانه را بفهمد باید توانایی آنرا داشته باشد که یک فرهنگ وزبان دیگر را کاملاً درک کند و ادعای کاملاً بیجا و بی اساس قلندر مومند را تائید و تکرار نکند. این گونه استدلال از چوکات علم و فضیلت کاملاً دور است.

نقادان پټه خزانه که در اوراق ویب گفتار مکنزی را مانند یک سند آسمانی می گمارند به اشتباه او متوجه نشده یا اجنبی پرستی ایشان به اندازه عوج کرده که هر چه را که یک زبانشناس دورهٔ استعماری انگلیس بیان کرده آنرا بی پروا و جسورانه قبول نمایند. اینگونه شکاکی در علم و ادب رد شده و قابل قبول علمأ و دانشمندان زبان و مردم باشعور نمی باشد. این انتشارات بی اساس و بدون اسناد علمی بجز اینکه به مقصد تاریک ساختن اذهان مردم باشد کدام ارزش علمی ندارد.

 

مراجع

١. سلیمان ماکو، تذکرة الاولیاء، سریزه، سمون او نښلونی د پوهاند عبدالحی حبیبی، د پیښور چاپ، ٢٠٠٠م کال.

٢. مرزا زاهد افغانی دیوان (١٩٠٥م) خطی نسخه.

٣. منشی کریم بخش (١٨٨٩) کلید زبان پشتو، مطبع متروس، لاهور.

٤. محمد معصوم هوتک، د (ځ) توری تاریخی پس منظر. ص ٣١٧-٣٢٦. شمشاد، دویمه گڼه ١٣٧٥ ﮬ، ش کال.

٥. عبدالکریم بریالی، په ”پټه خزانه“ د جدیدیت الزام او د هغه تحلیل، ص ٢٩٥-٣١٥. شمشاد، دویمه گڼه ١٣٧٥ ﮬ،ش کال.

٦. همیش خلیل، تول پارسنگ، ساپی د پښتو څیړنو او پراختیا مرکز، پیښور، ٢٠٠٤م.

٧. همیش خلیل، اینکرانیزم، ص ٥٤-٦٤. شمشاد، دویمه گڼه ١٣٧٥ ﮬ،ش کال.

٨. زلمی هیوادمل، پټه خزانه او د سرحد پښتانه، ص ٦٥-١٩٧. شمشاد، دویمه گڼه ١٣٧٥ ﮬ،ش کال.

٩. محمد ابراهیم عطایی، پټه خزانه د اتنوگرفی تحقیقاتو له پلوه، ص ٥٩-٧٥. د محمد هوتک یاد، د محمد هوتک ملی سیمینار د مقالو مجموعه، د افغانستان د علومو اکاډیمی، ١٣٦٢ ﮬ،ش کال.

١٠. دوست شینواری. د پټی خزانی د مولف ژبه، ص ٧٦-٨٤. د محمد هوتک یاد، د محمد هوتک ملی سیمینار د مقالو مجموعه، د افغانستان د علومو اکاډیمی، ١٣٦٢ ﮬ،ش کال.





Share by: